درباره نمایش خانم و آقای پاواروتی | صحنه‌هایی از یک فروپاشی روزمره فیلم‌های سینمایی تلویزیون در روزهای (۱۴، ۱۵ و ۱۶ خرداد ماه ۱۴۰۴) رکوردشکنی سریال «وحشی» در فیلم‌نت علی شادمان با فیلم «تهران کنارت» در راه جشنواره کارلووی واری تابستان فصلی پر از فرصت | نگاهی به برنامه‌های کانون پرورش فکری مشهد در تابستان ۱۴۰۴ شهاب موسوی‌زاده هنرمند نقاش درگذشت برنامه استعدادیابی بین‌المللی «ستاره شو» در راه نمایش خانگی جایزه بهترین فیلم جشنواره رینبو لندن در دستان «ایار» ایرانی نگاهی به سریال وحشی به بهانه پایان فصل اول گزارشی از آمار فروش گیشه جهانی | «لیلو و استیچ» پیشتاز در گیشه سروش جمشیدی: تانک‌خور‌ها یک چیز دیگر برای من بود «افسانه سپهر» به سینماها می آید درباره محمدرضا حیاتی که خبر رحلت امام خمینی (ره) را به اطلاع مردم رساند درباره گونه «خاطره نویسی»، با نگاهی به کتاب تازه «روزنگار میرممتاز» | یادداشت های نماینده مشهد در مجلس شورای ملی برگزیدگان رویداد ملی کتاب‌خوانی «خط امین ۱» در مشهد معرفی شدند + فیلم همه چیز درباره سریال دستچین + خلاصه داستان، بازیگران و تیزر
سرخط خبرها

گفت‌وگو با علیرضا مختارپور قهرودی، درباره کتاب «روح الله» | تقریظ برای معرفی الگوست

  • کد خبر: ۳۳۶۲۰۳
  • ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۰
گفت‌وگو با علیرضا مختارپور قهرودی، درباره کتاب «روح الله» | تقریظ برای معرفی الگوست
علیرضا مختارپور قهرودی، نویسنده و پژوهشگر، درباره کتاب «روح‌الله» گفت: آنچه این کتاب را شایسته تقریظ کرده، آن است که به اسناد تاریخی یک نگاه تازه‌ کرده است.

به گزارش شهرآرانیوز، چهارمین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی، صبح یکشنبه (۱۱ خردادماه ۱۴۰۴)، در مؤسسه پژوهشی-فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد. این مراسم به رونمایی از تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «روح‌الله: روایت مستند زندگی امام خمینی(ره)» اختصاص داشت. همچنین، در همین زمینه، گفت‌وگویی با علیرضا مختارپور قهرودی، نویسنده و پژوهشگر، انجام داده‌ایم که می‌توانید آن را بخوانید.

درباره کتاب «روح الله» که تقریظ رهبری بر آن دیروز منتشر شد، نویسنده گفته است و دیگران هم تأیید کرده‌اند که یک اثر مستند روایی است، وجه ادبی دارد. آیا ضرورت‌های روایت و روایتگری ادبی، مثلا پس وپیش کردن وقایع و اغراق کردن، اساسا، در تعارض با اصل چنین کاری نیست؟

نکته‌ای که شما می‌گویید دراصل درست است، اما این کتابْ رمان نیست، حتی داستان بلند هم نیست؛ اگر رمان یا داستان بلند بود که قرار بود وجوه دراماتیک داشته باشد و تخیل در آن صریح و آشکار و اغراق شده باشد، این مشکل پیش می‌آمد. کتاب ۱۰ فصل دارد و هر فصل یک دوره تاریخی را با بعضی از حوادث مهم تاریخ مبارزات انقلاب حضرت امام بازگو کرده است. در این بخش ها، عمده مطالبی که آمده برگرفته از وقایع تاریخی است یا واگویه‌هایی از زبان بعضی از روشنفکران یا خود حضرت امام یا شخصیت‌های بزرگ انقلاب و انقلابی ها، از افراد مختلفی که بودند. اما این کتاب صرفا مجموعه خشک اسناد تاریخی نیست و وجوه تخیلی و دراماتیک هم دارد، ولی نه به شکلی که حوادث تاریخی را تحریف کرده باشد.

آیا می‌شود به سوژه‌های حساسی ازاین قبیل به شکل ادبی پرداخت؟ ببینید: مثلا، ما -در یک سطح بالاتر- وقتی می‌خواهیم در قالب آثار ادبی به حضرات معصومین بپردازیم، بالاخره، معذوریت‌هایی داریم؛ اینجا هم هست.

بله؛ می‌شود. ما نمونه‌هایی داریم: دو کتاب داریم، یکی به نام «علی از زبان علی» و یکی به نام «حسین از زبان حسین» که هردو نوشته حجت الاسلام والمسلمین محمد محمدیان هستند. مثلا، در کتاب «علی از زبان علی»، زندگی نامه امام علی (ع) از زبان خود ایشان بیان شده. حالا، شما ممکن است بگویید که ایشان که خودشان زندگی نامه شان را نگفته‌اند.

بله؛ اما روشی که آقای محمدیان در این کتاب پیش گرفته‌اند این است که آنچه را حضرت، خودشان، صریحا در خطبه‌ها و بیانات و مکتوبات گفته‌اند آورده‌اند، آنچه را در تقدیر است. آنچه در تقدیر است یعنی چه؟ یعنی -فرض کنید- ما یک حادثه تاریخی داریم که روزی رسول اکرم (ص) دست امیرالمؤمنین را گرفتند و به عنوان خلیفه خودشان منصوب کردند. درست؟ 

خب، این واقعه سند تاریخی هم دارد؛ مرحوم علامه امینی در کتاب «الغدیر»، طی چند جلد، همه اسناد آن را از شیعه و سنی آورده‌اند. حالا، اگر در کتاب نوشته باشد که امام علی می‌گوید: «پیامبر دست مرا گرفت و مرا به عنوان خلیفه معرفی کرد»، این مستند نیست؟ بله؛ ممکن است حضرت این را نگفته باشد، اما خود واقعه که مستند است. یا -مثلا- می‌گوییم که در جایی امام حسن (ع) می‌گوید: «پدرم به من چنین فرمود.» حالا، اگر کسی در کتابی بنویسد که امام علی می‌گوید: «من به فرزندم، حسن، چنین گفتم»، این اشکالی ندارد. من یک نمونه دیگر برای شما بگویم: عبدالفتاح عبدالمقصود نویسنده نامدار اهل تسنن است. ایشان، چند دهه پیش، یک کتابی نوشتند به نام «امام علی».

 در ایران هم این کتاب ترجمه و در هشت جلد منتشر شد. این کتاب، تماما، زندگی مستند امیرالمؤمنین است، اما آن را به شکل روایت داستانی تنظیم کرده‌اند. بنابراین، می‌شود این کار را کرد، اما کار خطیری است، کار مهمی است؛ باید مراقب بود که کوچک‌ترین تحریفی صورت نگیرد.

اما درباره کتاب «روح الله»، چنان که گفتم، کسانی که آن را بخوانند متوجه می‌شوند که اصلا داستانی نیست، هیچ کدام از ویژگی‌های یک رمان یا داستان بلند را ندارد؛ درواقع، شرح یک واقعه تاریخی است. مثلا، درباره اتفاقات پانزده خرداد یکی-دوتا مطلب هم از زبان این و آن می‌آورد، از شخصیت‌ها یا خود حضرت امام یا از روشنفکران. آن جا‌هایی هم که تلفیق می‌کند، صرفا جنبه اتصال تاریخی دارد؛ مثلا، می‌گوید که پانزده خرداد اتوبوسی از آنجا حرکت کرد و هوا این جوری بود و مردم هم دچار چنین حالتی بودند. این‌ها را هم از آن مقارنت اجتماعی و تاریخی آن زمان گرفته است.

می‌خواهم بگویم که این کتاب را اصلا رمان یا داستان بلند نمی‌شود حساب کرد؛ بیان حوادث تاریخی است، منتها به شکل روایت، نه به شیوه کتاب‌های تاریخی که سند ذکر کنند. این کتاب به این معنا مستند است که -همان طور که نویسنده می‌گوید- همه مطالب آن از روی اسناد است. اما شما در کتاب سندی نمی‌بینید، ارجاعی که به روش‌های متداول باشد؛ فقط آخر کتاب یک فهرست منابع آورده.

 اما، اگر شما بگویید این سخنی که در این صفحه -مثلا- از شاهرخ مسکوب نقل کرده‌اید منبع دقیقش کجاست، جوابی نمی‌گیرید. اگر ارجاع می‌آمد، کتاب می‌شد یک کتاب تاریخی. ایشان این کار را نکرده است. البته شاید هم بهتر می‌بود که -مثلا- در پی نوشت یا در انتهای کتاب نشانی این اسناد، این نقل قول‌ها را هم ذکر می‌کرد که امیدوارم در چاپ‌های بعد این کار را بکند. اما حتی این کار هم در کتابی می‌شود که صرفا بیان یک حادثه تاریخی است.

این کتاب که -اگرچه نه به معنای دقیق- نظایری دارد تفاوتش با کار‌های مشابه چیست که آن را شایسته تقریظ کرده است؟

به نظر من، آن چیزی که شایسته تقریظش کرده این است که به اسناد تاریخی یک نگاه تازه‌ای کرده است. حوادث را می‌شود با نگاه‌های مختلف روایت کرد: شما می‌توانید پانزده خرداد را از منظر دولت وقت نگاه کنید، همان طور که سال‌ها قبل یک کتابی منتشر شد که گزارش هیئت دولت وقت از آن روز‌ها بود؛ می‌توانید روایت روزنامه‌هایی را که آن موقع بودند جمع بکنید و ببینید روزنامه‌ها چه گفته‌اند؛ می‌توانید با خانواده شهدای پانزده خرداد مصاحبه بکنید و خاطرات آن‌ها را بگیرید.

انواع روایت داریم. این هم یک روایتی است. به نظر من، توجه ازاین جهت است که نویسنده یک زبان تازه‌ای به کار برده و -ضمنا- از کلمات و تعابیری استفاده کرده که برای نسل جوان امروز خواندنی‌تر است؛ همچنین، فصل بندی مناسبی کرده، به ابعاد مختلفی توجه کرده، به بعضی از مسائلی که ازنظر خودش مهم بوده، مثل اینکه امام به دنبال عزت ایران بوده، به دنبال استقلال ایران بوده، به دنبال شرف ایران و ارتش ایران بوده. از این نظر، می‌شود گفت که کتاب قابل توجهی است.

ازنظر جناب عالی، ضرورت این تقریظ‌ها چیست و تأثیر ضمنی شان چه ممکن است باشد؟

البته در طول تاریخ هم تقریظ بوده، و برای اهداف مختلفی صورت می‌گیرد: گاهی برای تشویق نویسنده است، گاهی به واسطه اهمیت موضوع است؛ انواع دارد. اما عمده تقریظ‌های رهبری بر کتاب‌های دفاع مقدس بوده؛ یعنی قسمت اعظمشان این هاست، و چند کتاب هم از حوزه‌های دیگر هستند. ایشان معتقد هستند که حفظ و ثبت تجربیات دفاع مقدس و استفاده از آن‌ها برای این انقلاب یک ضرورت استراتژیک است و تا سال‌ها برای ما پشتوانه فرهنگی، ادبی، علمی و حتی نظامی و استراتژیک فراهم می‌کند.

باز خود حضرت ایشان بار‌ها فرموده‌اند که دست‌هایی در کار است؛ گروهی عامدانه و گروهی هم شاید از روی غفلت می‌خواهند این مقطع مهم تاریخ کشور ما را، تنها جنگی را که در آن ما یک سانتی متر از خاکمان را هم به دشمن ندادیم، موضوعی را که می‌تواند برای ما باعث عزت و افتخار باشد، به فراموشی بسپارند یا به عنوان دوران ضرر و شکست و عقب گرد و انحطاط معرفی کنند، بگویند که اصلا ایران برای چه جنگ کرد، همان اول قطعنامه را می‌پذیرفت و بعدا می‌رفت دنبال زمین‌هایی که ازش گرفته بودند.

البته به همه این‌ها پاسخ داده شده است، اما هنوز چنین حرف‌هایی هست. ازاین رو، ایشان، همان طور که بار‌ها نوشته‌اند و حتی در دیدار با ستاد کنگره شهدای استان‌های مختلف گفته‌اند، این کتاب‌ها را می‌خوانند، برای اینکه نسل جوان با این دوران افتخارآمیز آشنا بشوند. 

در دورانی که ایران در شرایط تحریم بود و حتی چند تکه سیم خاردار هم به ما نمی‌دادند، جوانان بیست تا سی ساله توانستند بزرگ‌ترین جنگ قرن بیستم را به شکلی انجام دهند و در آن جوری دفاع کنند که کوچک‌ترین ذره‌ای از خاک ما نرود و قطعنامه جهانی صادر بشود که رژیم صدام بوده که متجاوز بوده و ایران دفاع کرده. بنابراین، ایشان، گاه به گاه، تقریظ نوشتند و اجازه دادند که این تقریظ‌ها منتشر بشود؛ و دیدیم که با انتشار این‌ها کتاب‌ها موردتوجه قرار گرفتند: تعدادی آن‌ها را خریدند، تعدادی خواندند؛ حتی از بعضی هاشان اقتباس‌هایی صورت گرفت: از «بیست و سه سال» فیلم ساختند، از «حوض خون» و «تنها گریه کن» مجموعه تلویزیونی ساختند. 

به نظر من، درباره انقلاب هم همین است، چنان که الان چهارمین پاسداشت ادبیات انقلاب را هم برگزار کرده‌ایم. درباره ادبیات انقلاب، تا حالا چهار کتاب داشته‌ایم که رهبری بر آن‌ها تقریظ نوشته‌اند: «دختران آفتاب»، «تَن تَن و سندباد»، «آن مرد با باران می‌آید»، و «روح الله».

در این بین، البته «ایستگاه خیابان روزولت» را هم داشته‌ایم که سال گذشته رونمایی شد و آن هم درباره حوادث مربوط به انقلاب بود. البته یک نکته‌ای هست که من چندین بار در مصاحبه‌هایی به دوستان رسانه‌ای گفته‌ام: اینکه ایشان چند کتاب را معرفی می‌کنند به این معنا نیست که فقط همین کتاب‌ها خوب‌اند. ایشان، خودشان، هم در سخنرانی هایشان گفته‌اند که هزاران کتاب خوب در این حوزه‌ها هست. 

هنر رسانه‌ها این است که بروند پنج تا کتاب مانند این‌ها را تبلیغ کنند، معرفی کنند به مردم، به جوانان. هزاران کتاب خوب هست. اصلا، ایشان مگر چندتا کتاب را می‌رسند، فرصت می‌کنند بخوانند؟! این‌ها نمونه‌اند، الگو‌هایی برای اینکه جامعه بتواند استفاده کند و بخواند، نویسندگان بنویسند، ناشران منتشر کنند، تا ان شاءا... جامعه استفاده کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->